کد مطلب:298673 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:120

محل دفن


در محل دفن حضرت زینب (ع) سه قول است و هیچ یك از آنها نیز قطعی نیست.

قول اول آنكه آن بانوی مصیبت رسیده به مدینه آمد و پس از ورود به مدینه پیوسته عزادار و گریان بود تا اینكه چنانكه گفتیم پس از یك سال و نیم در همان مدینه از دنیا رفت و در همانجا دفن شد و اكنون از قبر آن بانوی محترمه اثری در دست نیست.

مرحوم سید محسن امین و برخی دیگر، این قول را معتبرتر از اقوال دیگر می دانند و گفته اند: ورود آن حضرت به مدینه برای ما مسلم است اما بیرون رفتن او از مدینه معلوم نیست، و از علامه ی بیرجندی صاحب كتاب كبریت احمر ادعای اجماع در این باره نقل شده كه قبر آن مخدره در مدینه است.

قول دوم آن است كه چون با ورود به مدینه در هر مجلس و محفلی كه تشكیل می شد زینب (ع) بر ضد بنی امیه سخن می گفت و مظالم و جنایات آنها را بازگو می كرد، فرماندار مدینه ماجرا را به یزید نوشت و یزید دستور داد زینب را مخیر سازند تا به هر شهری جز مكه و مدینه می خواهد برود و زینب شام را اختیار نمود و به شام وارد شد و در آنجا اقامت كرد و پس از چندی از دنیا رفت، و در همین جای كنونی كه خارج شهر دمشق است و به «ست زینب» معروف است مدفون گردید و محل دفن او مزار شیعیان و اهالی شام گرید، و یا اینكه اصلا از شام بازنگشت و همانجا ماند تا از دنیا رفت و برخی هم احتمال داده اند قبری كه در شام است قبر زینب صغری است نه زینب كبری، والله العالم.

قول سوم را كه بیشتر مورخین مصری اختیار كرده اند آن است كه پس از ماجرای فوق دختر امیرالمومنین (ع) مصر را اختیار كرد و بدانجا رحل اقامت افكند، و همانجا


دفن شد.

نگارنده گوید: مقام سیده زینب در شهر قاهره- كه مصریان آن را قبر زینب دختر امیرالمومنین (ع) می دانند- هم اكنون زیارتگاه بسیار مجلل و باشكوهی است و در كنار آن مسجدی بسیار بزرگ و زیبا ساخته شده، و خود نگارنده شاهد بودم كه با چه خلوصی و ارادتی مردم مصر به كنار ضریح و مرقد مزبور آمده و آنجا را زیارت می كنند و نماز و دعا می خوانند و مجالس ذكر و حفله در آنجا می گیرند چنانكه در «زینبیه ی شام» نیز گنبد و بارگاه مجلل و صحن وسیعی به نام حضرت زینب ساخته شده و اطراف آن نیز بقعه های زیادی برای زایران بنا گردیده و پشت صحن نیز قبرستان وسیعی است كه مخصوص شیعیان شام است، اموات خویش را در آنجا دفن می كنند و مردم شام بخصوص در اعیاد و وفیات به زیارت آنجا می روند و اخیرا طلاب و محصلینی هم كه از عراق و نجف اشرف به شام هجرت كرده اند مدرسه و حوزه ی درسی در آنجا تشكیل داده و متجاوز از دویست نفر در آنجا به تحصیل علوم دینیه اشتغال دارند.

اما در عین حال سند قطعی در دست نیست كه قبر حضرت زینب دختر علی بن ابیطالب (ع) در آنجا و یا در مصر باشد، و برخی احتمال داده اند كه گنبد و بارگاهی كه در مصر است محل دفن زینب دختر یحیی بن حسن بن زید بن حسن بن علی بن ابیطالب (ع) باشد كه در سال 193 هجری به همراه عمه اش نفیسه خاتون- كه قبر او نیز در قاهره ی مصر است- بدانجا رفته است.

و فرید و جدی در دایره المعارف گوید: آنجا محل دفن زینب دختر امام حسین (ع) است كه از زنان دانشمند و باتقوا بوده و به مصر مهاجرت كرده و در آنجا از دنیا رفته است، والله العالم.

و قسمت زیر هم تحقیقی است كه مولف كتاب ریحانه الادب در این باره كرده و ما متن آن را برای شما در زیر نقل می كنیم:

«سفر پنجم زینب از مدینه به مصر است، چنانكه علامه ی نسابه عبیدلی گفته است و پیش از نقل این قضیه تذكر می دهیم كه در كلمات اكثر ارباب سیر اثری از این سفر نبوده و مابین اینكه آن خاتون معظمه در هنگام مهاجرت از كربلا در دمشق و شام و یا


حوالی آن و یا در دیهی از دیهات آن و یا مدتی از ورود مدینه در همان ارض مقدس وفات یافته و یا به واسطه ی مجاعه ی عمومی در مدینه به مصاحبت شوهرش عبدالله بن جعفر باز به شام بازگشته، و در آنجا وفات یافته به چندین عقیده بوده، و لكن هیچ یك از این اقوال مستند به مدرك معتمدی نیست و بالخصوص وفات در مدینه دیگر واضح البطلان می باشد و پر واضح است كه اگر رایحه ی صحتی داشته و احتمال ضعیفی بودی اثری برای مدفن شریف آن مخدره باقی بودی، چنانكه از كسانی كه ادنی مناسبتی به این خانواده ی جلیله دارند.

و همچنین است قول به مراجعت از مدینه به شام كه هیچ كدام از كتب انساب و سیر ذكری از آن نیست و كلینی و صدوق و مفید و سید مرتضی و شیخ طوسی و ابن شهر آشوب و ابن طاوس و علامه ی حلی و علی بن عیسی اربلی و مجلسی و نظایر ایشان از امامیه و همچنین ابن جوزی و ابن صباغ مالكی و ابن طلحه شافعی و حافظ گنجی و محب طبری و دیگر اكابر علمای عامه كه در تاریخ خانواده ی عصمت تالیفات متنوعه دارند اصلا از این قضیه ی مراجعت شام و مجاعه مدینه نامی نبرده و با آن همه قرب زمان كه البته اخبر و ابصر به وقوع قضایا بوده اند تصریحا و تلویحا توجهی بدین موضوع نكرده و بالخصوص علامه ی مجلسی كه كتابخانه اش جامعترین كتابخانه ها بوده و در كثرت احاطه به اخبار و آثار اهل بیت طهارت تخصصی بسزا و تبحری بی منتها داشته است، و پس از آنكه این مطلب خاطر نشان گردید گوییم:

علامه ی نسابه سید یحیی بن حسن عبیدلی سابق الذكر در كتاب اخبار الزینبیات گوید: بعد از آنكه زینب كبری از اسارت بنی امیه خلاص شده و به مدینه آمد مردم را بر علیه یزید تحریص می كرده پس عمر بن سعید اشدق كه والی وقت بوده از خلل اساس خلافت اندیشناك شده و صورت قضیه را به یزید بنگاشته و جوابا مامور به متفرق ساختن آن مخدره از اهالی مدینه گردید اینك والی درخواستنمود كه از مدینه بیرون شده و به هر جایی كه موافق میل و اراده خودش باشد برود پس آن مخدره صریحا امتناع كرد كه اگر چه خونها ریخته شود از مدینه بیرون نرود تا آنكه بالاخره در اثر بعضی از حرفهای بی غرضانه و مصلحت آور و ملاطفت انگیز دختر عمویش زینب بنت عقیل و دیگر زنان بنی هاشم به خروج از مدینه راضی و مصر را به بلاد دیگر ترجیح داده و حضرت سكینه و فاطمه بنتا الحسین (ع) نیز در حضور مباركش رهسپار مصر شدند و در حین ورود مسلمه بن مخلد انصاری كه والی مصر بوده با جماعتی استقبالش كرد و به فاصله ی یازده ماه و پانزده روز در روز یكشنبه پانزدهم رجب شصت و دوم هجرت وفات یافت و در موضعی حمرا القصوی نامی از


فسطاط مصر مدفون گردید و در همان روز وفات قراء و فقها و تمامی اهل مصر جمع و مراسم بزرگی ترتیب داده و به همه گونه وظایف عزاداری قیام نمودند و این رسم را همه ساله خلفا عن سلف معمول می داشتند بلكه در هر سال از اول رجب شروع كرده و در شب نیمه ی آن ختم می نمودند.

و مخفی نماند ناشر كتاب اخبار زینبیات عبیدلی موافقت او در مسئله ی دفن حضرت زینب (ع) را چنانكه مذكور افتاد از تاریخ كبیر بن عساكر دمشقی و رساله ی زینبیه ابن طولون دمشقی نیز نقل كرده و شیخ جعفر نقدی سابق الذكر نیز پس از آنكه مراتب مذكوره را در كتاب زینب الكبری نام خود از كتاب اخبار زینبیات عبیدلی نقل كرده گوید شعرانی در ص 23 جلد اول لواقح الانوار و شبلنجی در ص 166 نورالابصار و شیخ محمد صبان در ص 196 كتاب اسعاف الراغبین در حاشیه ی نورالابصار و شبراوی در ص 93 كتاب اتحاف و شیخ حسن عدوی در ص 10 مشارق الانوار به نقل از انوار القدسیه ی شعرانی و طبقات علامه ی مناوی و رساله ی زینبیه ی سیوطی در همین مسئله ی دفن حضرت زینب كبری (ع) با عبیدلی موافقت دارند.

در قاموس الاعلام نیز گوید كه تربت حضرت زینب بنت علی (ع) در مصر زیارتگاه است و غرض اصلی از این جمله تعیین تاریخ ولادت و وفات و مدفن مبارك كه زیاده از حد محل شبهه است و اغلب اكابر زینبیه ی شام را منسوب به همین خاتون معظمه دانند و چنانكه روشن شد این زینبیه ی منسوبه بدان خاتون معظمه مدركی از تواریخ نداشته بلكه اصل رفتن آن مخدره از مدینه به شام با آن همه شدایدی كه در آن شهر شامت فرجام به خانواده ی حضرت فخرالانام در پیش چشم آن خاتون عالی مقام رسیده به حدی در نظر حقیقت و به مدلول بعضی از آثار وارده شدیدتر از مصایب جانسوز روز عاشورا بوده است بسیار مستبعد بوده و قحط و مجاعه ی مدینه نیز كه به عقیده ی بعضی سبب رفتن شام نمی باشد منتهاش آنكه در صورتی كه ضرورت و تكلیف شرعی دینی مقتضی خروج از مدینه باشد لازم ندارد به شهر شام برود تا چه رسد به اینكه اصل مجاعه ی مدینه مدركی تاریخی معتمدی ندارد.

بلی دراین اواخر مسموع افتاد كه در موقع تعمیر و ترمیم این زنیبیه ی شام سنگ مزاری به دست آمده است كه به مدلول آن این زینبیه متعلق به حضرت ام كلثوم زینب صغری خواهر كهتر والاگهر حضرت زینب كبری بوده و در قرون اخیر اشتباه اسمی شده و گویا منشأ این اشتباه هم معروف به زینب نبودن این مخدره است كه تنها شهرتش به ام كلثوم بوده و در انظار عامه دختر زینب نام علی منحصر به زینب كبری بوده و این مزار معروف زینبیه را هم بدو متعلق گرفته اند و به هر صورت این قضیه نیز


در نظر این نگارنده به مرحله ی ثبوت نرسیده و محتاج تتبع و تحقیقات عمیقه می باشد والله العالم.»